شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گرچه در روسریت پنهانند من از آن رازها خبر دارم


گرچه در روسریت پنهانند من از آن رازها خبر دارم
حرف خود را صریح می‌گویم من به زیباییت نظر دارم
بعد از این دوری عذاب‌آور، لحظه‌ای که بگیرمت در بر
لاف مردی نمی‌زنم دیگر لب اگر از لب تو بر دارم
به خداوندی خدا سوگند من از آن زن که در غم فرزند
مشت‌در‌مشت موی خود را کند حال و روزی خراب‌تر دارم
به کسی جز تو دل نمی‌بندم رفته‌ای و هنوز پابندم
از لج روزگار می‌خندم خنده‌ای روی لب اگر دارم
قلب من تیر می‌کشد شب‌ها می‌رود هی فشار من بالا
من سرم درد می‌کند اما باز هم میل دردسر دارم

مسلم محبی

تک نگاری

شعرها

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

در خود فرو رفته‌ام

در خود فرو رفته‌ام

ربابه قصابان

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی