شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به چه می‌اندیشد؟
سرباز بیدار دوهزار‌و‌پانصد‌و‌چندساله 

بی‌گمان نیاموختم تگرگ را 
وقتی می‌زند به رگْ خون پاییز را و پخش می‌کند 
بر...

تک نگاری

شعرها

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی