شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سروقتِ صبح

...

 

سروقتِ صبح، شب، وقتی رفت
سررفت وقتِ صبح، وقتی من
در هر دو سوی آینه تاریک می‌شدم

آن‌سویِ دور، دستی و
دوردست در این‌سو

در سوی سومی
بین دو پا، آغاز می‌شود
سوسوی چشمِ هیچ
کسی
خیره
به پایانِ تیرگی...

پانوشت: شعر را احسان مهتدی در اختیار وزن دنیا قرار داده است. این شعر را رؤیایی، اوایل دهه‌ی نود شمسی نوشته و در واپسین کتاب او، در مدت درخت، نیز نیامده است.

یدالله رویایی

شعرها

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

مگس

مگس

علیرضا آبیز

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی