شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیارت‌نامه

به سِفرِ نانبشته‌ی باد
به یکی بود یکی نبودِ باران
به بوته‌ی ‌آتش
به ناگزیری خاک
که هنوز هم بیمناکم و 
بیزار از فراموشی
گرچه زنگِ آرزو دارد
و خرسندم 
که از یاد نبرده‌ام هنوز
شاخِ توتِ سرِ دیوار
سهمِ رهگذر است.

از حضورِ کاستی‌ناپذیرِ توست
که تابِ تماشای یادگارهایت را ندارم
و فکر کنم بدانم 
چرا پدرومادرها 
جانشان را برنمی‌دارند 
به ‌در برند 
از «غزه» 
از «رفح»،
 و چرا بازمی‌گردند
به زیارتِ خاکی
که خاک نیست
خاکستر است.
 

عبدالعلی عظیمی

تک نگاری

شعرها

زار

زار

سهند آقایی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

محمود جعفری دهقی