شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیارت‌نامه

به سِفرِ نانبشته‌ی باد
به یکی بود یکی نبودِ باران
به بوته‌ی ‌آتش
به ناگزیری خاک
که هنوز هم بیمناکم و 
بیزار از فراموشی
گرچه زنگِ آرزو دارد
و خرسندم 
که از یاد نبرده‌ام هنوز
شاخِ توتِ سرِ دیوار
سهمِ رهگذر است.

از حضورِ کاستی‌ناپذیرِ توست
که تابِ تماشای یادگارهایت را ندارم
و فکر کنم بدانم 
چرا پدرومادرها 
جانشان را برنمی‌دارند 
به ‌در برند 
از «غزه» 
از «رفح»،
 و چرا بازمی‌گردند
به زیارتِ خاکی
که خاک نیست
خاکستر است.
 

عبدالعلی عظیمی

تک نگاری

شعرها

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی