شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وایی که سرزمین تو هستم

وایی که سرزمین تو هستم
پیراهنت را به گوش‌هایم ریخته‌ام
خاموش و خنیا که صدایت
پیراهنی گود را به یادم می‌آورد
خودم را پوشیده‌ام
فرو می‌روی در ما
در آرامش سنگ
وایی که سرزمین تو هستم
پیراهنت را به گوشه‌ایم ریخته‌ام
خاموش و خنیا که صدایت
پیراهنی گود را به یادم می‌آورد
خودم را پوشیده‌ام
فرو می‌روی در ما
در آرامش سنگ
فرو می‌رویم در تو
بی رام و رود
وای وای وای
ای پهنه‌های خاموش هیرکانی
هان‌ای شرشر باران
سوگند به شنوایی

از خاموشی‌ات خیس می‌شویم
وای به لب‌ها 
 وای به پهنای خنیا 
وای به خاموشی و سکونت در این برهنگی،
که در هوا آویخته‌ایم

پی‌نوشت:
وای، وای به نامی از نام‌های ایزد باد 
و ایزد موسیقی و بیست و یکمین روز ماه در تقویم کهن ایرانی
 

علی جهانگیری

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

به هوای هوایی تازه

به هوای هوایی تازه

علی مسعودی نیا

شعرها

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی