شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 به انقراض امید

 به انقراض امید
به انقراض آب‌ها 
به درناها می‌اندیشم
جنگل است و هزار گونه‌ی گم‌شده‌ی باد 
تو به گونه‌ی‌ خودت بودی 
من آخرین گونه از تو 
پس از آب‌ها و آبی‌ها 
فراموش شدیم 
دریاچه در تبخیر چشم‌ها گم 
و چشم‌انداز در مانیتور 
امروز من را منقرض می‌کنیم 
شمع‌ها را فوت کن 
و این خودکار را هم...

علی جهانگیری

شعرها

از تو نه

از تو نه

محمود معتقدی

امشو که فرگ تی تو وستم 

امشو که فرگ تی تو وستم 

 اقبال طهماسبی گندمکاری

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود