شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خواب دریایی از لجن دیدم
کوسه ماهی توو کشتی پا می‌ذاشت
خواب دیدم عروس...

پشت سرش آبی نپاشیدم
رفت و تموم شهر بارون شد
پاییز بود و اول آبان
رفت و...

پا گذاشتی تو دنیا که چی شه؟
چن تا بغضو می‌خوای کم نیاری؟
بعد عمری تحمل...

این چندمین سالِ که شمعارو 
خاموش کردی و نخندیدی 
این چندمین رؤیاته که...

تک نگاری

نقش کتیبه ها

نقش کتیبه ها

ساتیار فرج زاده

شعرها

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان