شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رفقا

پنجاه‌سالگی‌ام
دست چهل‌سالگی‌ام را می‌گیرد
می‌روند سمت سی‌سالگی‌ام
و از آن‌جا پیش بیست‌سالگی‌ام
بعدش هم ده‌سالگی‌ام را برمی‌دارند و همگی می‌روند سراغ بچگی‌ام
ما با هم رفیقیم
جمع می‌شویم می‌خندیم به خودمان
می‌زنیم توی سروکله‌ی هم
و برای هم از تنهایی‌ها تعریف می‌کنیم
یکی سال‌ها سرگردانی را می‌بوسد
یکی اشتباه‌ها را بغل می‌کند
پنجاه به سی گیر نمی‌دهد چرا
بیست به چهل نمی‌گوید قرار بود
و آن‌قدر قربان صدقه‌ی بچگی می‌رویم که
ده می‌پرد وسط
«پس من چی؟» «پس من چی؟»
 

آرش نصرت اللهی

شعرها

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید