شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پای یک سرباز 
از تابلوی نقاشی زده بیرون 
نقاش توجه نکرده به...

هر روز تکه‌ای از سیم‌خاردار بر می‌داشت 
و آهن یخ‌زده را نرم...

در جناقِ غروب
چاقو از دست مرگ می‌افتدش
و قدرتِ چند خط خمیده‌ی موازی

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

سیمین رهنمایی

ویدئو