شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من از پستان گاماسیاب نوشیده ام

...

من از پستان گاماسیاب نوشیده‌ام
بر قلم دوش پراو نشسته‌ام
و زیرسایه‌ی بلوطها قد کشیدم

ته مانده‌ی جنگ
دهانم را تلخ می‌کند
یادگارِ فرهاد شیرین
دستمال ابریشمی‌ام
بیش از رقص‌ها
شریک اشک‌هایم است

دیریست دو مار
از سر ستیهندگی و بطالت
مغز جوانانم را می‌خورند
و غبار
این مهمان ناخوانده
چهره‌ی اندوه‌ناکم را نمایان‌تر می‌سازد
پا بر ترازو که بگذارم
وزن غم هزار برابر شادیست

محسن حسینخانی

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

برای خداحافظی اومدم

برای خداحافظی اومدم

حامد ابراهیم پور