شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چیزی به ارث برده‌ام

چیزی به ارث برده‌ام

از عمه‌های خاطی دستانم

از عمه‌های مرتجع هر دو گوشم.

پروانه‌های خشک‌شده

از بیخِ

زبان‌گنجشک بریده‌شده

چسبیده‌اند

به سقف اتاقم

به دوده‌های چراغم

به پوکه‌های خالی

میان استراحت گلدانم.

جایی که رفتم را

تازیانه می‌زند دستم

خیابانی

که بند آوردم را

به یادم می‌آورد.

صدای پر زدنشان

به تازیانه می‌خورد

به نرده‌ها می‌خورد.

از عمه‌هایم

از عمه‌های خاطی دستانم

که فشارم می‌دادند

بی آنکه بغل کنند

بی آنکه ببوسند

چیزی به ارث برده‌ام!

سارا صحرانورد فرد

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

خلیج

خلیج

امین رجبیان

من به این خونه برنمی‌گردم

من به این خونه برنمی‌گردم

فاطمه شمس

 نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

سیروس رومی