شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به ساعتش نگاه می‌کند از دیروز

به او
و برای او

به ساعتش نگاه می‌کند از دیروز
به پیراهنش نگاه می‌کند
به کفش‌هایش
که به روزهای دیگری زل زده‌اند در برف
شاید پرندگانی
بر پوستش اتفاق افتاده‌اند
که می‌رقصد
شبیه بارانی
در انتهای ساعت دوازده‌ و‌ سی‌و‌هشت دقیقه‌ی شب

و شبیه‌تر به زنی در کنارهای مرز
وقتی کولبران
با قاطرهایشان به خانه بازمی‌گردند.
او آلوده شده بود
به دوست‌داشتن
به قصه‌ای به روایت اول شخص مفرد
به یک موسیقی کوردی
به کشیدن یک سیگار
در ساعت هفت غروب کتاب‌خانه‌اش،
به قدم‌زدن
بر جدول‌های آن خیابان دور شاید
و خواندن شعرها کسی
در تنهایی اتاقش،
و قدم‌زدن
قدم‌زدن در دیروزهای گندم
و همین آلودگی‌ها بود
که می‌توانست
سلامتی‌اش را تضمین کند.

جلیل الیاسی

تک نگاری

تراژدی طرد و محاق

تراژدی طرد و محاق

علی مسعودی نیا

شعرها

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

دلت دلفینی ست

دلت دلفینی ست

شاهین غمگسار

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

فرزین پارسی‌کیا