شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به دکتر زنان

...

به دکتر زنان
می‌گویم:
احساس می‌کنم
باردارم.

چیزی درونم
مُشت می‌کوبد
تستِ ادرار
و البته خونم
مثبت است!

دکتر زنان
می‌گوید:
باید
دقیق نگاه کنم
ـ آقایِ رحمتی
بارداری برای شما
خطرناک است
سرزایمان ممکن است
جانتان را

به مانیتور نگاه می‌کنم
اندوه قلبش می کوبد!
شکر،
سالم است.

می گویم:
مگر اندوه جنسیت دارد
سر تکان می‌دهد... بله

به خانه می‌بَرم
اندوهم را
برایش پدری می‌کنم
و لالایی می‌خوانم!

گرامافون روشن است
و شوپن
رویِ کلاویه‌هایِ پیانو
راه می رود.

سه ماه دیگر
اندوهم
به دنیا می‌آید.
باید
از انجام کارهایِ سخت
خودداری کنم.

حامد رحمتی

شعرها

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی