شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو که برمی‌آیی بگو چطور از جنون

تو که برمی‌آیی بگو چطور از جنون
وارونه بر دست‌ها
با جیب‌هایی خالی از کشمش و باروت
و شوخی سرت نمی‌شود
که تا دست بجنبانند مرده‌ای
تا برخیزند و مسواک و همسرشان را 
و تازه اگر یبس نباشند
مرده‌ای.

تندترین گام‌ها به گردِ کرم‌ها نمی‌رسند
و مجالِ اشک را بلعیده‌اند
خمیازه‌ها 
و یادهای منجمد

دومان ملکی

تک نگاری

شعرها

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری

مادر

مادر

حسن بهرامی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی