شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من گردنش را گردنش را گردنش را 

من گردنش را گردنش را گردنش را 
لاقیدیاتِ دکمه‌ی پیراهنش را 
پهلو به باران می‌زنم وقتی که گیسوش‌...
پهلو به الکل می‌زنم وقتی تنش را‌...
من قسمت تاریکِ ماهم عاشقی که 
در ابرها گم‌کرده نیم روشنش را 
با او نه  فتحی وُ نه امید فتوحی‌ست 
جنگاوری که دوست دارد دشمنش را 
مانند کوهی خسته‌ام از برف، سنگین 
بر خود فرود آورده کوه بهمنش را

حسین شکربیگی

تک نگاری

شعرها

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری