شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وطن

به خواب می روم

کابوس هایم را یک به یک کنار می زنم

و در وحشتناک ترین آن ها

چشم باز می کنم

دست و پا می زنم

و بیشتر از این دیگر بیدار نمی شوم

میان  بهت و حیرت

زیر لب تکرار می کنم:

که مرگ شاید که مرگ شاید

بتواند من را از تو جدا کند

ای گرامی!ای نازنین!

ای وطن...!

عرفان طیبی اصل

شعرها

آزارِ تازه

آزارِ تازه

محمدعلی بهمنی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

بیا

بیا

سیروس رومی