شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پرچمم را که زمین بگذارم

پرچمم را که زمین بگذارم
درخت‌ها از باغ بر‌می‌گردند
به تابوت‌هایی شناور بر آب
ماه در تاریکی اقیانوس‌ها فرو‌خواهد رفت
باد دیگر بازیگاه‌ها و نهانگاه‌های گذشته‌ی خود را نمی‌شناسد
شعر جاده‌ی ابریشم است
که می‌رود تا به پروانه‌ای مرده در اتاق بینجامد
و من زنی دیوانه‌ام
در اردوگاه
که برای پرندگان وعظ می‌کند
و همچنان این صلیب را سرخ می‌بیند!

طاهره بارانی

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

 ساکن یک جهان آواره

ساکن یک جهان آواره

فاطمه شمس

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی