شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

همتی کردید و کم‌کم کوه از من ساختید

...

همتی کردید و کم‌کم کوه از من ساختید
ای کسانی که به‌سمتم سنگ می‌انداختید
عاقبت دیدید با گریه از این‌جا گم شدید
ابرهایی که به غیبت‌کردنم پرداختید
ای فراتر نام‌هاتان از مدار دشمنی
دوستانی که به جنگ دوستی می‌تاختید
بعد می‌فهمید این را که چرا هر بار من
زخم می‌خوردم، می‌افتادم، شما می‌باختید!
منزوی را هم پس از مرگش بها دادید، آه!
نام من عشق است چیزی که شما نشناختید*

* «نام من عشق است آیا می‌شناسیدم» (حسین منزوی)

سیامک کیهانی

تک نگاری

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

گرهی در صورت

گرهی در صورت

مریم فرجی

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی