شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از رشت‌م گذشتم تا به فتح برسم
حتی به گنجشکانم که از من شاخه می‌خواستند، گفتم:...

سمیه از زن صاحب‌خانه‌اش زیباتر است. زیرا می‌داند چطور با شلوار جین به زیبایی...

در تنگنا بودیم و تنگنا جا برای دو نفر نداشت 
پس ریختیم بیرون و از سکونت کناره...

باید تمرین شادی می‌کرد
پس کاربنی برداشت و یک نرگس زرد را از رو مداد زد
...


مهسا گفته بود: شاخه‌ی رُزم، گاهی هم خانه‌ی زنبور
بعد، اشکان بر در زده...

معصومه دختری بود سی‌و‌دوساله
پشت یک در طوسی، در خانه‌ای ویلایی
با...

باد چه حرفی‌ست که تن علف را می‌­لرزاند؟ 
ماه چه سنگی، که بر سر آب...

باد چه حرفی‌ست که تن علف را می‌­لرزاند؟ 
ماه چه سنگی، که بر سر آب...

تک نگاری

شعرها

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

بدون وقفه دویدن

بدون وقفه دویدن

فرزین منصوری

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری