شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زنگ خانه مرا صدا می‌کرد

زنگ خانه مرا صدا می‌کرد
در دلم کودتا به‌پا می‌کرد
چادرم کو؟ کجای خانه در است؟
شانه‌ام کوه جا‌به‌جا می‌کرد
چرخ می‌خورد و دست می‌سایید
موی می‌بست و باز وا می‌کرد
حال خوبی نداشت با زحمت
خنده و گریه را جدا می‌کرد
پشت در زندگیش یخ کرده
آینه با خودش چه‌ها می‌کرد
لکنتی بر زبان قفل و کلید
گیر می‌کرد و پا‌به‌پا می‌کرد
پشت در هیچ‌کس نبود اما
زنگ خانه مرا صدا می‌کرد

فاطمه ابراهیمیان

شعرها

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

دست نگه دارید‌!

دست نگه دارید‌!

فرخنده حاجی زاده