شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پیامبر (1)

لابه‌لای کلماتم 
پیامبری پنهان کرده‌ام
پیامبری که هزاران معجزه‌اش
 اتاق را تنگ کرده 
و دیگر جایی برای دراز کردن پاهایش نیست

بیایید
در این گرگ‌و‌میش هوا
این کلمات را به آتش بکشیم


باد که بگذرد
از میان دود و خاکستر
مردی بر‌می‌خیزد 
که در پوست شفافش
شبکه‌ی سرخ رگ‌هایش پیداست
مردی که دست راستش دانایی
و دست دیگرش شبیه شما زندگی می‌کند

لابه‌لای کلماتم 
پیامبری پنهان کرده‌ام
بیایید
این کلمات را به آتش بکشیم.

رضا یاوری

تک نگاری

شعرها

کلایه

کلایه

حامد بشارتی

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

ما غلامان حلقه به گوش 

ما غلامان حلقه به گوش 

نعمت مرادی