شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در فرودگاه

          برای داریوش اسدی کیارس

در فرودگاه
بال‌ها از کتف 
بر صندلی گذاشتیم
و نور را که شبانه گریخته بود به تبت
به رجعت به استکان قانع کردیم
زائران در مشایعتِ اوراد، ذکر می‌خواندند
و راهبی که قند خون داشت
با تکّه کاغذی در دست 
اشتباهِ مرا شیرین می‌کرد.

بهمن ساکی

شعرها

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

منیک له خو مدا ونتر...

منیک له خو مدا ونتر...

جمیله چوپانی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری