شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در فرودگاه

          برای داریوش اسدی کیارس

در فرودگاه
بال‌ها از کتف 
بر صندلی گذاشتیم
و نور را که شبانه گریخته بود به تبت
به رجعت به استکان قانع کردیم
زائران در مشایعتِ اوراد، ذکر می‌خواندند
و راهبی که قند خون داشت
با تکّه کاغذی در دست 
اشتباهِ مرا شیرین می‌کرد.

بهمن ساکی

شعرها

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد