شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آسمان را مجروح می‌کند

آسمان را مجروح می‌کند
حماسه‌ی در رگ‌هات
با سری برافراشته در اوج و
بالی کشیده در افق
ای سرگردان
میان خیزاب‌ها و ابرهای ورم‌کرده!
زمستان‌ِ بی‌وقت
دشت‌های کالِ فراوان دارد
حریصانه و خجول.
بند نامه از رگ اگر گشودی
بمان
تا آن پناهگاهِ مُجَعد.

بهنود بهادری

شعرها

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی