کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۶۲، زنجان. مجموعه‌های منتشرشده: «عکاس دوره گرد»، «این ماهی سرخ‌بند نمی‌آید»، «استخوان»

و توده‌هایِ مـه         

و توده‌هایِ مـه         
سرد می‌گذرند            
چشم را
از دیوار می­‌تراشم
و آرام
مـتوقف می‌کنم
جنونِ قطار را
 
نه... دیوانه نیستم  
سُلوکِ اسب­‌هایِ بُخار
در شامگاهِ جمعه
هنوز دلگیر است
باید
دست‌هایِ دور را
نزدیک کرد
شاید
کسی از آهنگِ رفتن
نادم است.
 
ما
در اعماقِ شبانه‌ها
از دیوار
انسان می­‌سازیم.
 
می‌دانی
سهمِ من  از شادی
لبخندی سرد است
هنوز        
با چشم‌بندی سیاه
به نقاطِ حساس
دسـت...  می‌بَرم

دسـت می‌بَرم 
به جنبش درونیِ اشیاء
آنگاه
سَر می‌کشم
لبانِ ماه را
و تاریکیِ درون را
اندکی
تسکین می‌بخشم.
 
هنوز 
زیباییِ  زنی را می‌­سُرایم
با عادتی
نه...چندان دشوار
که می‌شکافد
روحِ سُرخِ انار را
 
شاید به­ گناه
فکر می­‌کنم
به سلوکِ اسب­‌هایِ بخار
در شامگاهِ جمعه
 می‌گویم:
دوستت دارم
و صدایِ سوزانم
از سیم­‌هایِ رابطه
از زمان
عبور می‌کند،
 
صدایم
دیگرصدا نیست
صدایِ باد است
و بی­‌دلیل گیسوانِ تو را
زیبا  می‌کند
بگو 
این پریشانی را
به کدام سو
           برانم؟
 
عزیزم
چرا ماه
میان سینه‌­های تو
می‌گیرد هنوز ؟
چرا  
نمی‌شود  تنهایی را
در خیابانِ جمهوری
تازیانه زد؟
چرا
اسب‌هایِ بخار
سُم می‌کوبند
سینه‌ی فراخم را
چرا
من این همه انسانم
و انسان
که روزی می‌میرد؟!

حامد رحمتی