شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن‌کس که دور باغ تو دیوار شد منم

آن‌کس که دور باغ تو دیوار شد منم
آنقدر ایستاد که آوار شد منم
زیباییت مرا به تماشای خود کشاند
چشمی که عاشقانه گنه‌کار شد منم
قلبم رضا نداد که گلچین شوم ولی
آن باغبان که پیش گلش خوار شد منم
پنهان از آفتابم و پنهانی عاشقش 
این سایه‌ای که در تو گرفتار شد منم
چون رود از وجود خودم دست شسته‌ام
آن‌کس که عمر داد و بدهکار شد منم
حالم شبیه دلهره آبشار‌هاست
قلبی که با نگاه تو آوار شد منم

امیرمهدی عرفانی

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید