شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ماهی آب‌های آزادم

ماهی آب‌های آزادم
بسترم رود و مقصدم دریاست
قصه‌ی بوسه‌های بر آبم
مثل مرگ حباب‌ها زیباست

روزی‌ام آسمان و بارانش
عادتم جزر و مد بی‌پایان 
بازیِ موج‌های بازیگوش 
صخره‌ای زنده با همین رؤیاست

گاه مهمان برکه و ماهم
گاه در حوض خانه‌ای کوچک
گاه در تُنگِ ذهن یک کودک 
نابسامانی‌ام چه پرمعناست!

منم و تورهای ماهیگیر
زخمیِ سفره‌های سالِ نو ام 
و دهانم کبودِ قلابی‌ست
که به دست مسافری تنهاست

هیچ‌کس بی‌گمان  نمی‌بیند
تَرَک روی باله‌هایم را
بگذرید از جهان آبکی‌ام
که فقط در حصار ماهی‌هاست

فاطمه امیری

تک نگاری

شعرها

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین