برگرد به پیراهنات
به قرینه
به بازتاب
از حدود بیانتهای اشاره
سماع ساقهها را میبویم
بر هفت کوهِ ساکن
با هفت زبان لال
سلام میدهم
به نامهای روشن تابنده
تا به یادِ آبیام آورده باشم
نام، نام پدری من است
که از جریان منحنی صورتم
میریزد
پر میکشم
پر میکشم و نامهای مبارک را
در آشیانهی امن جهان
جا میگذارم
بر هندسهی خشک استخوانهام