طول کشید
من
فرق عاشقانه
و حرف معمولی را
دیر فهمیدم
به آسانیِ جابهجا کردن شربت معدهام حرف میزنی
با این همه برداشت عاشقانه
باید قرصهای دیگری به من میدادند
دست انداختم دور خودم
ولی باز شربت معده به شکلهای هندسی جابهجا میشود
شبیه گرد بودن سردرد
و حرفهایی که میزنی
من حالم از «معمولی» به شکلی که مرا دور میزند
بههم میخورد
به اندازهای که
عاشقانه
حرفهایت
و شربت معده
موقع جابهجایی
تشخیص داده نمی شوند