شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهار صندلی‌اش را گذاشت توی تراس
(دوباره با چه کسی وعده داشت توی تراس؟)
صدای...

دهن برای نخندیدن، بدن برای کتک‌خوردن
لبی برای نجنبیدن، دلی برای ترک‌خوردن

چقدر این دل بی‌دست‌و‌پا زمین بخورد
چقدر له شود و فحشِ نقطه‌چین...

...

مگر دوشیزه‌ای تن‌شسته در اندوهِ هامونت
که غمگینی به صدها گونه و...

با یاد سیمین بهبهانی و سیاوش کسرایی

مثل عطر بی‌قرار پونه یادش با من است
...

سر بریده‌ی یک کبک روی گردنم است
مرا نجات بده! این چه وقت مردنم است؟
صدای...

مدفون شدیم زیر غم چندلایه‌ای
نه نای ناله‌ای، نه گلوی گلایه‌ای
پشت...

برای این روزهای ایران...
مگر دوشیزه‌ای تن شسته در اندوهِ هامونت
که غمگینی...

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم
دیوانه کرده گرگ‌ها را بوی خونم
بر آینه...

شعرها

تهران

تهران

محمد ویسی

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

زار

زار

سهند آقایی

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن