آویخته از زمستانم
با پردههایی سپید
خالیهای آویخته از دیوار
در ابتدای فصل
كسی به دریا برده شد
با گاز محو شد در حمام
از انتهای طنابی طویل
قانون گرانش را به سخره گرفت
كابوسی طویلم از هیاكل بیچهره
آویخته از دیوارههای فصل
سپید است سراسر سپید
پردههایم
آویخته از زمستان.