سر تا به پا شوقم اگر در سر تو باشی
دل میدهم آسان اگر دلبر تو باشی
هرچند مردابم، کم از دریا ندارم
وقتی در این مرداب نیلوفر تو باشی
نشنیدن یک خطبه از صد خطبهی عشق
کفر است اگر بالای آن منبر تو باشی
ایمان به هر دینی بخواهی خواهم آورد
کافیست آن دین را پیامآور تو باشی
ترکیبی از آب است و آتش «عشق» وقتی
نیمی از آن من، نیمهی دیگر تو باشی
مصرع به مصرع، بیت تا بیت از تو گفتم
تا این غزل را اول و آخر تو باشی