شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از خبرت كه می‌آمد خبر نداشتی

از خبرت كه می‌آمد خبر نداشتی
تو تازه مرده بودی و مردن تازه داشت داغ می‌شد
روی پیشانی مادرت در اتاق درد عرق می‌ریخت
پیش از آن نیز، گورت را در گودی پشتگاه پدر كنده بود
روی تخت خواب/ كابوس‌های خیس...
من از تاریخ تنم به بعد، منقضی‌ام
از قبل از آمدنم
تو برای كشتنم به دردسر نمی‌افتی
هی با توام مردن‌!
چرا دست نمی‌كشی؟
از پا نمی نشینی
از كمر نمی‌افتی.

 

راضیه بهرامی‌خشنود

شعرها

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری