شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از خبرت كه می‌آمد خبر نداشتی

از خبرت كه می‌آمد خبر نداشتی
تو تازه مرده بودی و مردن تازه داشت داغ می‌شد
روی پیشانی مادرت در اتاق درد عرق می‌ریخت
پیش از آن نیز، گورت را در گودی پشتگاه پدر كنده بود
روی تخت خواب/ كابوس‌های خیس...
من از تاریخ تنم به بعد، منقضی‌ام
از قبل از آمدنم
تو برای كشتنم به دردسر نمی‌افتی
هی با توام مردن‌!
چرا دست نمی‌كشی؟
از پا نمی نشینی
از كمر نمی‌افتی.

 

راضیه بهرامی‌خشنود

تک نگاری

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی

برای خداحافظی اومدم

برای خداحافظی اومدم

حامد ابراهیم پور

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت