شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اجاق کوری‌‌‌ ِمان را بریل‌تر بنویسد

اجاق کوری‌‌‌ ِمان را بریل‌تر بنویسد
تو گفته‌ای به پزشکم دو‌جین پسر بنویسد
برای این زن نازا مگر ستاره بچینی
که حرف‌های دلش را بر اَبرِ تَر بنویسد
که بغض‌های چرا را به فکرهای چگونه
محال و مطلق و نه را اگر... اگر بنویسد
بگو به جدّ بزرگت تبار گم شده‌اش را
به پاره‌های تن من به نیشتر بنویسد
سونوگرافیِ آخر، دو جین جنین جنازه
به نام تک‌تک آن‌ها، تو را «پدر» بنویسد
 

فاطمه هویدا

شعرها

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

ویدئو