شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک خانه مانده به پاییز 

یک خانه مانده به پاییز 
سوی خاموش آینه
خورشیدها را 
و حوصله‌ی فصل 
نفسِ باغچه را 
از رفتار ذاتیِ خواب دزدیده بود
و شیبِ تابستان از درخت می‌ریخت ...


... یک ساعت مانده به تو
 چه فرق دارد خانه‌،
 اندامت را از کدام زاویه خواب دیده
یا این ساعت بزرگ
که حسادت شب را با سپیدی موهام هجی می‌کند
کودکی سرگردانم را
کجای باغچه گم کرده.

... یک روز پس از تو
ساق‌های نازکت روی رج‌های دیوار جا بماند
و باغچه مثل وسوسه‌ی عمیق انگشت‌ها 
نشسته باشد در ابهام حیاط 
و عقربه‌ها در طوافی ساده
ندیدنت را باور کنند

سعید یعقوبی

شعرها

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی