شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌خواستم از سفال شب بنویسم
و خنکای صبح‌دم
می‌خواستم شعرم...

برای محمود طراوت روی
امروز...

 

آبادن
از رکس تا متروپل،
ارواح و گل‌های شیپوری
نام...

 

                     ...

به موازاتِ دریا
آن نقشِ دور
کمانه‌ی کوه نیست؛
نهنگی است به ساحل...

و بعد
شب ِ بیست‌و چهارم، خسوف گرفته از گونه‌ى چپ
و بقایاى ِ چند...

این‌جا باغ جهان نماست!
سنگ به سنگ نقش و 
به هر نقش،
مرغی كه...

تک نگاری

شعرها

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

در خود فرو رفته‌ام

در خود فرو رفته‌ام

ربابه قصابان

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری