شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آنقدر گمشده از کوه و کمر آمده است

آنقدر گمشده از کوه و کمر آمده است
طاقت حوصله‌ی خاک به سر آمده است
نیست معلوم از این خیل معلق در مه
چند تن گم شده و چند نفر آمده است
هر که دنبال پسر رفته، پسرخوانده شده
هر که دنبال پدر رفته، پدر آمده است
جنبشی سخت در ابنا بشر افتاده
تیغ در دست غلامان قمر آمده است
دعوی مورچگی به ز سلیمان‌خواهی است
کشتی نوح به دنبال شکر آمده است
قبله‌ی گمشده‌ی عاقل و جاهل عشق است
گرچه این مسئله کمتر به نظر آمده است
کاش این طایفه از چیز دگر می‌ترسید
عشق جامانده و آن چیز دگر آمده است

حسین تقلیلی

شعرها

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی