شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

راه‌ها راهی برایم جز سفر نگذاشتند

راه‌ها راهی برایم جز سفر نگذاشتند
خستگی‌هایم شبی بر خواب، سر نگذاشتند
در درون من عقاب و آسمان را ساختند
بعد خلقم بود فهمیدم که پر نگذاشتند
خانه‌ای هستم که وقتی طرح من را ریختند
هر طرف در من به‌جز دیوار «در» نگذاشتند
انتظاری من ندارم از برادرهای خود
کوه‌هایی که برای من کمر نگذاشتند
سال‌ها در غار خود بودم که پیغمبر شدم
پیروانم را به جز یک قوم کر نگذاشتند
هر چه چون سیزیف سنگ خویش را بردم به دوش
می‌گذارد هر سقوط انگشت بر «نگذاشتند»
تو فقط تنها بهشتم بودی آن هم چیده شد
سیب‌های بی پدر از تو ثمر نگذاشتند
خط‌خطی کرده‌ست من را خنجر تنهایی‌ام
خاطراتت خاطرم را بی‌خطر نگذاشتند

رضا عباسی

تک نگاری

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

شعرها

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

گاز

گاز

مجتبی ویسی

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری