شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

و فکر می‌کنند

و فکر می‌کنند
 به عمیق‌ترین 
به عمیق‌ترینش
به چشم‌ها و گوش‌ها  که همه‌جا هستند 
 به باران که خوشش می‌آید
 لق‌لقه‌ی زبان‌ها شود
به موهایی که باران می‌خورند 
به جیغ‌هایی که لق‌لقه‌ی زبان‌ها شده‌اند 
و مثل این‌که
 واقعاً کسی حواسش نیست
 قایق دریایش را
سفت چسبیده 
که زمین نخورد.

حامد عباسی سلمی

شعرها

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

گریه نکن بانو

گریه نکن بانو

بهمن مهرابی