شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با چمدان‌هایی پر از مه
کشتی‌ها پهلو می گیرند
باربرها
ارابه را...

ملاقاتی‌ها
به شیشه‌ها می‌چسبند
بی‌تابی مرگ
روی...

با لوحِ شکسته‌ی پیمان
روی میز
تقویم سوداگران
ورق خورد
نگاه...

صندلی‌ها ساکتند 
در را
روی تنهایی کشو می‌کنم
ناگهان
...

کسی مراقب این در است
دست می کشد
روی لباس‌ها
روی گناه
روی...