شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با آغوش های جامانده در خیابان 

با آغوش های جامانده در خیابان 
شعری نمی‌توان ساخت
می‌خواهم برایت شعر بگویم 
مانند مادرم 
که تنها شعرش 
شالی چهل‌تکه است 
دوخته‌شده از آغوش‌های پدرم 

حسن سیرتی

تک نگاری

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

مهرگان علیدوست