شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فعلا سرم گرم مردن است
قول بده صبر می‌کنی
تا جانم را بکنم
زیر سقفی...

سکوت 
         مبتلا به فراموشی‌ست
به الفبای...

حاشیه را گردباد مایل به محال برد
در این متن نیمه‌‌کاره
 نه...

 

می‌گویند رهایش کن
اما سرتقی در هپروتِ جانم
 اتفاق...

بهار
بر دار و درخت 
می‌آویزیم 
من 
 ...

...

باز گرگیده‌ام و افتاده‌ام به جانِ خودم
تقویم را حرام...

تک نگاری

شعرها

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

آزادی و تو

آزادی و تو

بیژن الهی