شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شبیخون می‌زند هر واژه 

شبیخون می‌زند هر واژه 
جولان می‌دهد اشعار و 
من 
هر آینه‌...
از  خود‌به‌خود... در صد هبوط واژگانی.

با صدایی
مانده در بیخ گلو...حبسی دمادم.

خاک خورده 
چشم‌های دفتر من.
بارش تن تن تنی نیست.


هر الفبا... شعر تازه
راه بی‌برگشت جمله است.

«می‌تراود» در سرم آوا‌نگاری‌های «مهتاب»...
بوی جوی مولیان در شامه دارم...
دختر گردآفریدم...

می‌شوم ابر...
می‌شوم جولانگه طوفان سرگردان باران
می‌دمم بر روح کاغذ...
هر قدم پهلو به پهلو
موج واژه
بارش اشعار تازه...
واژه را لنگر دهد بر دفتر من.

 شبیخون می‌زند هر واژه 
جولان می‌دهد اشعار و 
من 
هر آینه‌...
از  خود به خود... با صد هبوط واژگانی.
می‌نویسم...
       می‌سرایم...
.....آزی

آزاده شیرانی

شعرها

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای