شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

به آتش خیره شو!
گرمای نخستین روز آفرینش را
در پوستِ نازکْ...

اندوه
سرآغاز همه‌چیز است
صمغی که از تنه‌ی توت بیرون می‌زند
...

اندوه
سرآغاز همه‌چیز است
صمغی که از تنه‌ی توت بیرون می‌زند
...

شانه‌های مرا زمین زده‌اند
دست‌های کثیف نافهمی
پشت هر در هزار...

از کاج‌های گم‌شده در برف رد شدیم
مانند رد‌پای گوزنی که تیر خورد
...

تک نگاری

شعرها

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

هزار سال سر راهت انتظار کشیدم

فرزانه میرزاخانی

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد