شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ز نعره کف به لب آورده رود دیوانه
هراز  اشتر ِمستِ هزار کوهانه
حسین...

در ایستگاهِ سحر پشت هم قطار شدند
نسیم خم شد و شش قاصدک سوار شدند
یکیش رفت و به...

شعرها

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین