شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آغوش تو چنان وطنم بی‌کرانه است 

آغوش تو چنان وطنم بی‌کرانه است 
بی‌مرز با هر آنچه که در بند خانه است
 آغوش من، دو شاخه‌ی متروک مانده است
غمنامه‌‌ای ز هر  قفس بی‌ترانه است 
این‌گونه با تواَم، که شب و روز با منی 
آن‌گونه با منی ، که دلم پر بهانه است 
سر درگُمم‌، میان لب و شانه‌های تو 
چونان پرنده‌ای که دلش تنگ لانه است 
ای عشق!  ای کویر نفس‌های خسته‌ام
از هر رگم به سمت تو رودی روانه است 
وقتی هنوز هم نفست می‌رسد به من
یعنی زمین پر از قدم عاشقانه است
هر جای عشق لب بگذاریم، بر لب است
هر جای عشق سر بگذاریم، شانه است 

محسن حسینی

تک نگاری

نیم قرن خاص بودن

نیم قرن خاص بودن

سیامک بهرام پرور

شعرها

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده

دنیا

دنیا

علی باباچاهی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش