شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عطر نفس‌ات می‌رسد از آن سوی گوشی

عطر نفس‌ات می‌رسد از آن سوی گوشی
حیف است که پیراهن گلدار نپوشی
دریایی و امواج تنت خیره‌کننده‌ست
حق داری اگر گاه‌گداری بخروشی
تو رد شدی و مست شدند آدم و عالم
کی باز شده دکه‌ی مشروب‌فروشی؟!
هرکس که تو را دیده در این شهر کشیده‌ست
یک عمر فقط دردسر خانه به‌ دوشی
نام نرسیدن شده در مسلک ما: عشق
در کشور ما باب‌شده خام‌فروشی!
لب سوزترین چای جهان بودم و هربار
تو دیر رسیدی که مرا سرد بنوشی!
هرچند قرار است نباشم و نبینم
در مجلس امشب نکند ساده بپوشی!
 

پیمان سلیمانی

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

من به این خونه برنمی‌گردم

من به این خونه برنمی‌گردم

فاطمه شمس

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی