شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وسطِ روزنامه لخت شدی به خودت زل زدی 

وسطِ روزنامه لخت شدی به خودت زل زدی 
: سفیدتری؟
دزدکی سینه‌هات جوشیدند پشت به دزد می‌مکیدتری
متلک‌هاش توی جیبش بود تیتری که جوان نشان می‌داد
روی انگشت پات می‌پایید چرخ می‌خورد «ناامیدتری»
مستکی‌هات توی آب افتاد آب در جانِ روزنامه نشست
لختکی‌هات پهن‌تر می‌شد توی عکسِ تو می‌تپیدتری
شکل‌ها توی آب قاطی شد بغلت کرد شاه قاجاری
از سبیل مظفرالدین شاه بر لبانِ تو می‌چکید، تری
آبِ افتاده از لبت می‌شد تف به توقیع پای مشروطه
شکل‌ها توی آب تکه شدند بدنت شد زنِ جدیدتری
دست‌ها لوله‌های نفت شدند نیمه‌ای از تو بچه می‌زایید
تند با برق رفت پیش پات رسید نیمه‌ی از تو می‌رسیدتری
بیشتر آب رنگ را می‌خورد سایه‌ها تکه‌های تو می‌شد
زنِ در شکل‌هات جا می‌ماند زیر نور زنِ سفیدتری

مهدی بیات نسب

شعرها

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

عطا ولدی

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی