کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد 1355، بندر گناوه.

من از گلوی تو بریز

من از گلوی تو بریز   ازناحیه‌ی تن    که هوا در رغبت کامل است 
 کنار گندم هایی که نکاشته‌ام بنشین 
 از حرف‌هایی که نزده‌ام بگذر
مرا ازکندوی عسل بکش بیرون 
و از فنجانی که توی دیوار منتشر شد بنوش چای:
یک‌بار شیرین
یک‌بار تلخ 
مرا شبیه خودم که نبودم بریز 
کمی شکل از درهم و بی‌افاده بریز 
بریز به جفتم که رفت که نبود 
کسی که کنارم بود کنارم امروز خالی‌ست 
مساوی دو پاییز خشک شدم و بعد سفیدی مطلق 
و بعد اناری بودم که جنگل را دانه کرد 
من بی‌هوا هم بمیرم تو باز بریز
بریز از عزیزی که حلقم کبود شد
یا این شعر که شبانه از انگشتم مرد 
یا سنگی که ساعتی روی آب هفت‌بار پرید  
با این زمان که نمی‌شود زندگی کرد
با این زندگی که نمی‌شود نمرد 
با این مرگ چه خنده‌ها که بریز 
چه رفتاری که افتاده باشد پشت این همه بریز 
ما مازاد خودمانیم 
خودم را تنهایی مثال زدم 
و تو باز هم بریز

مسعود کبگانیان