شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌دانست

نه،
می‌دانست
نه من گفته بودم!

نه می‌دانست
نه می‌شد که من گفته باشم

همیشه کمی دوست داشتن
در میان بود
با گونه‌ای گود‌افتاده
با کمی دوست داشتن
با کمی اندوه مگو...

من نگفته بودم
خودش هم نمی‌دانست
اما
همین دوست داشتن
آدم‌اش را پیر می‌کند!
دوست داشتن همیشه
آدم‌اش را پیر می‌کند...!
 

محمد‌اسماعیل حبیبی

شعرها

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

فروبارِ عیشِ وِلَرم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

سیدعلی صالحی

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده