شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای خودم که نه 

برای خودم که نه 
برای اسبی که توی خونم شیهه می کشد 
فکری بکن 

بگو چطور بگویم دویدنم به دردش نمی‌خورد 
به دردش نمی‌خورد موهای بلند 
و چشم‌هایی که اسمشان مریم است 


برای یک اسب سخت است دکتر 
سخت است مدام بخورد به دیواره‌ی رگ‌های یک زن 
بخورد به انگشت‌هایش که مضطرب هستند 
برای یک اسب دویدن توی دایره‌ای که خاکستری‌اش قرص می‌خورد 
زیان‌آور است 

گیرم که حال من خوب بشود اما
برای اسبی که یالش بلند است 
و توی رگ‌های یک زن شیهه می‌کشد 
سخت است زندگی 
سخت است که  اسم چشم‌های زن مریم باشد 
و با قرص‌هایی که رنگشان سبز است 
به خواب برود

ناهید عرجونی

تک نگاری

شاعر مادرزاد

شاعر مادرزاد

محمد حسین بهرامیان

شعرها

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

ویدئو